باد میزد.
باد میزد برف رو زمین رو بلند میکرد؛
میآورد میکوبیدش به صورتمون!
باد میزد دستکش رو با خودش میبرد!
دستکش معین رو برد مثلن. :د
باد میزد دلش میخواست ما رو هم ببره.
زیادی بارمون سنگین بود؛
لیاقت هم سفری باد رو نداشتیم. :(
پ.ن.: از مود پست قبلی دورتر شدم و منطقن باید پاکش کنم. ولی دوست ندارم پاک کردن رو. پس میذارم باشه. :دی
درباره این سایت